موموکو 2 # ته چاه

گاهی کاسه به ته چاه که می رسد ، آنجا مروارید است و فیروزه

موموکو 2 # ته چاه

گاهی کاسه به ته چاه که می رسد ، آنجا مروارید است و فیروزه

کاشانی 2

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۲ ب.ظ

کاشانی 2

موضوع فاطمیه غیر قابل تنش زدایی است . این سیره اهل بیت است . قابل فراموشی هم نیست.

ائمه اجازه فراموش شدن اصل موضوع فاطمیه را نداده اند.

روی موضوع فاطمیه از اول ، اهل تسنن نیز واکنش نشان داده اند. مثلا گفته اند شیعیان یک همچنین اعتقادی دارند. یعنی برایشان خیلی جدی و مهم بوده است .

ما در مناظراتمان و رفتارمان به طور کلی با اهل تسنن پیرامون این موضوع به دو نکته باید توجه داشته باشیم :

اولا، ما نیاز به مراجعه به شکیات و شبهات و جعلیات نداریم . اگر به مستنداتمان مراجعه نماییم کفایت می کند.

در دهه گذشته علمایی مثل علامه قزوینی و حلی چنان کتاب های محکم و مستدلی می نوشتند که تا صدها ردیه از طرف اهل تسنن به آنها نوشته می شد ولی برخی از کتاب های امروزی شایسته ردیه از طرف آنها نیستند و در ماهواره می‌خوانند و می‌خندند.

دوما، اهل تسنن جاهل قاصر اند، یعنی آنها نیز قاتل حضرت را دوست ندارند ولی قبول ندارند که فلانی قاتل است .

سوما، بی انصافی در بحث نداشته باشیم. به عنوان مثال : بنی امیه برای تخریب پیامبر احادیثی با به عایشه نسبت دادن که اگر کسی بخواند به خاندان و خود رسول الله بدبین می شود. نمونه این احادیث: رضاء کبیر (شیر خوردن مرد بزرگ برای محرمیت) بیرون آمدن مردان از خانه عایشه با حالت احتلام . نکته این است که تمام اینها دروغ اند و ما اصلا نباید وارد زمینه بنی امیه شویم. اینها جعلیات اند . ما به جای اینها باید به قضایای روشن استدلال کنیم. مثلا در مورد عایشه به جمل استنباط کنیم . ( در برخی از موارد بیان این جعلیات باعث درگیری شیعه و سنی شده که طی آن شیعیان زیادی سربریده شدن)

چهارم، اینکه ما میدانیم آنها تندروی دارند که اشتباه هم هست ولی دیگر خودمان تندروی نکنیم و بهانه ندهیم دستشان. به طور مثال از تندوری های تشیع : رساله مقامات فی بقر بطن فلانی یعنی رساله در ثواب دریدن شکم فلانی و ... .

ایجاد تنش های کاذب و از بین بردن وحدت باعث دو موضوع می شود:

الف) صد عن سبیل الله ...

ب) انگیزه دادن به دشمن برای قتل شیعیان

برخی از علمای ما که حالت اخباری گری داشته اند صرفا به لعن روی آوردند.

درگیری های لفظی و گاها کنش هایی میان تسنن و تشیع برقرار بود تا زمان صفویه.

صفویه خدمات زیادی داشت مثل اینکه تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد ولی تندروی کرد و این تندروی‌ها او را زمین زد. نمونه این تندروی ها : به کوفه رفت و قبر ابوحنیفه را تخریب کرد. یا نوه تفتازانی که از علمای برجسته تسنن بود را کشت. این کارها ولو کم باعث حساس شدن طرف مقابل شد.

علمای درجه یک تسنن به علت همین چالش‌ها به عثمانی مهاجرت کردند.

علمای تسنن در عثمانی حکم به تکفیری بودن تشیع دادن. سلطان سلیم، پادشاه عثمانی گفت که تمام علما به قتل شیعیان حکم داده‌اند و جنگ چالدران رخ داد . جنگی که در آن زن‌های شیعیان رو در بازار مصر به عنوان برده فروختند.

بعد از صفویه ، نادر شاه افشار روی کار آمد.

شرط نادرشاه برای شاه شدن این بود که شیعه و سنی اختلاف را کنار بگذارند که اتفاقا طرفین با توجه به وخامت اوضاع قبول کردند. در همین جهت یک وثیقه ای (عهدنامه) طراحی کرد و گفت همه امضا کنند .

اما نتیجه و مفاد وثیقه چه بود؟

نتیجه آن ، حذف تشیع و اضافه شدن تشیع به عنوان مذهب پنجم به مذاهب چهارگانه. در عهدنامه به طور کلی حق را به تسنن داده است .

این عهدنامه ایست که برخی از علمای تشیع امضا کردند و برخی مقابل آن ایستاندن. در حقیقت این وحدت مذموم است . آن وحدتی که برخی از علما با آن مخالفت کرده اند این وحدت بوده است که عملا وحدت نیست بلکه حذف تشیع است.

اما نکته اساسی اینجاست که امروز شرایط عوض شده است. در فاطمیه همه جای کشور سیاه پوش است و فکرعامه حذف تشیع نیست و منظور از وحدت حذف تشیع نیست.

 

 

بلاگ قبلی من

momoko.blog.ir

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۹
محسن مطلبی کربکندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی