موموکو 2 # ته چاه

گاهی کاسه به ته چاه که می رسد ، آنجا مروارید است و فیروزه

موموکو 2 # ته چاه

گاهی کاسه به ته چاه که می رسد ، آنجا مروارید است و فیروزه

سخنرانی کاشانی 1

شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ق.ظ

کاشانی 1

پس از فوت پیامبر، طرفداران علی باورشان نمی شد که با آن همه تاکیدات پیامبر، حکومت از دستشان در بیاید.

جریان مقابل به محض دریافت حکومت شروع به کادرسازی، موافق سالاری، استبداد علیه مخالفان و بازگرداندن برخی عقاید جاهلیت کرد.

استبداد علیه مخالفان: فضایی ایجاد کرده بودند که کسی جرات مخالفت نداشت و اگر مخالفت می کرد او را نابود می کردند. این باعث شده بود وقتی مستشرقان به ممالک اسلامی می آمدند در توصیف آنها می‌نوشتند که از لحاظ مناسک و رفتارهای اسلامی همه جامعه اسلامی با هم یکی اند. نکته اول، البت برخی از شکایات جزئی که به اصل نظام مربوط نمی شد را خیلی جدی هم می گرفتند که بگویند فضای عدالت و آزاداندیش هست، مثلا فلانی یک تخم مرغ مرا دزدید یا فلان حاکم امسال انقدر مالیات زیاد گرفت . نکته دوم، باید توجه داشت که در دل ها تفاوت بود ولی زمینه بروز این تفاوت ها به علت اختناق نبود، به عبارتی دیگر زمینه ارائه فقه اهل بیت نبود به طوری که بنی هاشم نیز تا امام سجاد نماز مسافر را مثل تسنن کامل می‌خواندند.

نکته سوم، خیلی از فرق به علت این اختناق حذف می‌شدند. مثل فرقه های زیدیه که انواع مختلفی داشتند ولی امروز یکی شده اند.

یک سری از عوامل باعث می‌شد تا در عین استبداد و اختناق بنی امیه، جریان تشیع روز به روز تقویت شود:

الف) بروز برخی مخالفت های اقلیت (اهل البیت) با اکثریت (سواد اعظم): آنچه باعث می‌شد شیعیان در هاضمه اکثریت حذف نشوند ، فاطمیه بود. منظور از فاطمیه ، قیام حضرت زهرا در مخالفت با سقیفه است . آنها می گفتند فاطمه هم مقابل آنها ایستاد که امروز حتی قبرش معلوم نیست.

نکته: در عین سکوت اهل بیت در برخی از مواقع، باز هم اهل بیت اجازه تنش زدایی از جریان فاطمیه را نداده‌اند و در مواقع مختلف و حتی نامربوط یادی از فدک و فاطمیه کرده اند. به طور مثال علی علیه السلام در نامه 45 نهج البلاغه در حال تذکر به عثمان بن حنیف، در مورد شرکت در مجالس اغنیا هستند که به یک باره به موضوع فدک می پردازند.

متن نامه : ... « پس سوگند به خدا من از دنیاى شما طلا و نقره‏اى نیندوخته، و از غنیمت‏ هاى آن چیزى ذخیره نکرده ‏ام، بر دو جامه کهنه‏ام جامه‏اى نیفزودم، و از زمین دنیا حتى یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیاى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچیزتر است. آرى از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک  در دست ما بود که مردمى بر آن بخل ورزیده، و مردمى دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و بهترین داور خداست. مرا با فدک و غیر فدک چه کار در حالى که جایگاه فرداى آدمى گور است ...»

ب) خستگی ناپذیری اهل بیت در قیام سیاسی و فرهنگی

در عین اینکه حضرات هم شناخته شده بودند و هم کم کاری نداشتند ، باز هم نمی‌گفتند که بس است و دیگر ما با شما کاری نداریم. خیر. یعنی در عین اینکه علی فتح الفتوح بود و رسول آنقدر او را معرفی کرد و به عبارتی دیگر فردی شناخته شده  بود علی نگفت حجت تمام است . خیر. در بدترین شرایط که به همسرش یورش بردند باز هم او را سوار اسب می کردند و برای هدایت به درب خانه ها می بردند . یا حضرت زهرا با آن حالشان باز هم نگفتند که بس است و خطبه فدکیه را خواندند.

آنها با اهل بیت خیلی بد می کردند ولی اهل بیت عقب نشینی نمی‌کردند. مثال اینکه خلیفه ها هرگز از علی مشورت نگرفتند تا زمانی که دیگر به مشکل جدی برمیِ‌خوردند آن هم به تعداد انگشت هاست. در برخی از موارد نیز حضرت برای مشخص شدن حقانیت برخی از قضاوت‌های آنها را زیر سوال می‌برد.

 

اما یک سوال جدی : خب رفتار تبلیغی ما و به طور کلی رفتار ما با اهل تسنن امروز باید چگونه باشد؟

نکته اول، اینکه امروز حتی علمای تسنن که آن زمان را ندیده اند و صرفا با این کتاب ها ایمان دارند، قاطبه‌شان مستضعف فکری اند. در زمان علی، آنها غدیر را دیده بودند و باز خیانت کردند ولی حضرت کنار نشستن.

نکته دوم، رفتار خود اهل بیت بنابر تبلیغ بی چون و چرا بوده است. از این جمله می توان به خطبه امام حسین در کربلا در میان اشقیا و یا پاسخ امام حسین به نامه کوفیان در عین دیدن تمام آن بی مروتی‌ها اشاره کرد.

نکته سوم، آنکه هر یک از اهل بیت در زمان خود از شیوه خاصی از تبلیغ استفاده نمودند. ما هم باید متناسب با زمان خود یک روش را برگزینیم.

سوال : اما شرایط فرهنگی-سیاسی حال جامعه ما بیشتر با کدام یک از اهل بیت تطبیق دارد؟

جواب: امام سجاد علیه السلام

سوال : شرایط زمانی ایشان اولا و شرایط تبلیغی ایشان ثانیا، چطور بود؟

شرایط زمانی: پس از عاشورا، جامعه به طور عجیبی از دین برگشت . یعنی مردم از دین بی زار شدند. یعنی مردم نسبت به کارآیی دین شک پیدا کرده بودند. می گفتند این چه دینی است که سر نوه رسول را اینطور بریدند و والی اش شراب خور است. علتش هم این بود که اسلام یزید را دیده بودند و پای خطبه های زهری سخنور نامرد نشسته بودند.

شرایط تبلیغی ایشان :

در آن زمان امام سجاد به شکل خاصی مدیریت بحران کردند. ایشان نمونه خاصی از اسلام ارائه کردند که اقدامات ذیل را می توان جزو آنها برشمرد:

·   شدت زهد ( عبادت بالاتر از زهاد هشت گانه که دربار آنها را به عنوان نمونه برای آنهایی که دنبال اسلام بازی بودند نگه داشته بود. حضرت پوز آنها را هم زد )

·        عبادت عاشقانه ( یعنی در کنار زهد، عشق نیز داشتند )

·        برخورد مناسب با مردم ( برده ها فرزندان امام را کشتند ولی امامان چیزی نگفتند )

·        شدت حزن برای امام حسین

·        در کنار مردم بودن و با مردم زیستن ( مثال: از حال همسایه با خبر بودن و ... )

·        کمک مالی به مردم

امام سجاد کاری کردند که بعد از شهادت ایشان، از اقصی نقاط بلاد اسلامی سفر کردند تا فرزند ایشان را ببینند برای اینکه بفهمند چه کسی جانشین ایشان است. این همان زیرساختی بود که باعث شد امام باقر، باقرالعلوم بشوند. علامه سیدجعفر مرتضی مقاله ای دارند با نام الامام علی ابن الحسین باعث الاسلام من جدید. یعنی ایشان دین را زنده کردند. علت اینکه اهل تسنن نیز به بهره گیری از علم امام باقر روی آوردند همان زمینه سازی امام سجاد علیه السلام بود. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۱۹
محسن مطلبی کربکندی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی