استاد فاطمی نیا
امام سجاد علیهالسلام در دعای شانزدهم صحیفه سجادیه میفرماید: «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا اسْتَقَالَ مِنْ ذُنُوبِهِ، أَوْ تَضَرَّعَ فِی طَلَبِ الْعَفْوِ عَنْ عُیُوبِهِ»؛
اقاله در بیع و معامله هم پیش میآید، اقاله یعنی اینکه شما یک زمانی منزلی را میفروشید و بعداً پشیمان میشوید، آدمهای فرصتطلبی وجود دارند که در این مواقع سوءاستفاده میکنند و میگویند این خانه اکنون مال من است و اگر بخواهی آن را به تو میفروشم. من پول تو را به تو نمیدهم بلکه آن را به تو میفروشم.
«اقاله» یعنی اینکه بیع و شراء را نادیده گرفتن. کسی که خانه تو را خریده است، پول تو را پس میدهد و تو خانه را تحویل میگیری. معامله را اقاله میکند یعنی نادیده میگیرد و چیزی اضافی بر آن از تو دریافت نمیکند.
اقاله در بیع، ثواب دارد
میفرماید: «مَنْ أقالَ اَخاهُ مُؤمِناً أقالَهُ اللّهُ عز و جل عَثْرتَهُ یَومَ القیامةِ»؛ هر کس با برادر دینیاش بیع را اقاله کند خداوند هم در روز قیامت، نادیده میگیرد و انگار اصلاً او گناه نکرده است.
یکی از دعاهای خیلی مهم که اگر عوامبازی در نیاوریم و متوجه معنایش باشیم دعای «یا مقیل العثرات» است یعنی؛ ای خدایی که لغزشها را اقاله میکنی، ای خدایی که لغزشها را نادیده میگیری. گاهی وقتها بعضی از توفیقات از انسان سلب میشود اگر این ذکر را در سجده یا قنوت بگویید، این توفیقات بازمیگردد. خدایی که گناهان و لغزشها را نادیده میگیرد؛ «مقیلالعثرات».
ما هم از امام سجاد (ع) یاد میگیریم خدایی داریم که گناهان ما را اقاله میکند این قدر مهربان است یعنی اگر ما پشیمان شویم و توبه کنیم با ما یک معاملهای میکند که گویی اصلاً گناه نکردهایم.
«اللَّهُمَّ یَا مَنْ بِرَحْمَتِهِ یَسْتَغیثُ الْمُذْنِبُونَ»؛ اگر بخواهیم نقل به معنا کنیم معنای این عبارت میشود: ای کسی که گناهکاران از او فریادخواهی میکنند و کمک میخواهند.
گنهکاران به سبب و به کمک رحمت خداوند، استغاثه میکنند «وَ یَا مَنْ إِلَى ذِکْرِ إِحْسَانِهِ یَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ»؛ ای خدایی که بیچارگان به ذکر احسان او پناه میبرند. ذکر به یاد افتادن است ما به خدا پناه میبریم یا به یاد او. مقصود این است که به احسان او پناه میبرند.
چرا «ذکر» آورده است. انسان اول یک چیزی را یاد میکند و سپس به دنبال آن میرود شاید مقصود این باشد که گناهکاران یادشان میافتد چه خدای مهربانی دارند و متنبه میشوند به این معنا و بعد به احسان او پناه میبرند.
«وَ یَا مَنْ لِخِیفَتِهِ یَنْتَحِبُ الْخَاطِئُونَ»؛ گریه چند جور است یک گریهای است که اشکی به چشم انسان میآید و صدایی هم ظاهر نمیشود. یک گریهای هم با صدای بلند است و وقتی فرد،گریه میکند دیگران نیز صدای او را میشنوند به این گریه در زبان عربی «انتحاب» میگویند.
«یَا أُنْسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِیبٍ»؛ ای خدایی که تو انس هر غریب وحشتزده هستی.
غربت، مراتب دارد یک وقتی ما یک غربتهای نیکو داریم یک وقتی غربتی داریم که به مدح و ذم اعتنا نمیکند و هر چه این افراد غربت بیشتری داشته باشند حالشان بهتر است.
غربتهای سطح پایین، انسان را وحشتزده میکند مثل اینکه من بگویم «امروز روز تولدم بود و کسی به من تبریک نگفت»! یک غربتهای سطح بالا داریم که فرد اصلاً دوست ندارد کسی متوجه این غربت او شود و بداند چه خبر است.
یک آقایی که از معارف الهی محروم بود، میگفت علامه طباطبایی نور ندارد، یک طلبه سادهلوحی این مطلب را گذاشت کف دست علامه طباطبایی. آقای طباطبایی خندید. گفته میشود شاید به آن کیفیت در عمرش نخندیده بود. علامه طباطبایی اینقدر خوشش آمد احساس کرد هنوز بعضی از دیوارهای غربت از آن باقی است. طوبی للغربا، همه چیز در غربت درست میشود. سجدههای نماز شب باید در غربت باشد.
آیتالله العظمی بهجت اگر یکی از کراماتش کشف میشد حالش بد میشد چرا چون یکی از دیوارهای غربتش شکسته میشد. بناست که ما غریب باشیم.