شروع عادی سازی مشایی جدید با تئورسی سازی زیباکلام
از دولت هاشمی به بعد پدیده ای در دولت های ایران شکل گرفته که قابل تامل است. چهار رئیس جمهور قبلی ایران هرکدام مسئولیت های مهمی در نهاد ریاست جمهوری را به نزدیکان نسبی یا سببی خود واگذار کرده اند.
در دولت هاشمی خواهرزاده همسر آقای هاشمی مسئول دفتر رئیس جمهور بود و پسر ارشد رئیس جمهور مسئول بازرسی ویژه رئیس جمهوری و بعد رئیس دفتر رئیس جمهور شد. در دولت آقای خاتمی نیز اول خواهرزاده ایشان رئیس دفتر رئیس جمهور بود و بعد از وی برادر رئیس جمهور این سمت را تحویل گرفت. در دولت احمدی نژاد برادر وی به ریاست بازرسی نهاد ریاست جمهوری منصوب شد و پدر عروس رئیس جمهور ابتدا به معاونت اولی انتخاب شد اما بعد از مخالفت ها رئیس دفتر رئیس جمهور شد. در دولت آقای روحانی نیز برادر ایشان سمت دستیار ارشد رئیس جمهور را یدک می کشد.
این مسئولیت ها در حالی به این افراد واگذار شده که در تمام دوره های مذکور منتقدان برای تخریب رئیس جمهور وقت به طرح اتهاماتی علیه این افراد پرداخته اند. با این حال بازهم این اصرار از سوی روسای جمهور برای دادن مسئولیت به نزدیکان خود ادامه دارد؟
چرا در ایران روسای جمهور مسئولیت های مهمی را به نزدیکان نسبی و سببی خویش واگذار می کنند؟
دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «این پدیده ناشی از فقدان تحزب و فعالیت سیاسی حزبی و تشکیلاتی در ایران است. در جوامع توسعه یافته احزاب و تشکل های سیاسی در انتخابات پیروز می شوند و دولت جدید را تشکیل می دهند. لذا سمت های اجرایی مهم میان رهبران حزب پیروز تقسیم می شود. اما در ایران متاسفانه چون تحزب و فعالیت حزبی وجود ندارد یا بسیار کم رنگ است، در انتخابات احزاب پیروز نمی شوند بلکه اشخاص و چهره های سیاسی پیروز می شوند.»
وی ادامه داد: «البته این چهره های سیاسی در خلاء پیروز نمی شوند و قطعا از یک عقبه اجتماعی برخوردار هستند. اما عقبه اجتماعی برای روسای جمهور در ایران خیلی نمی تواند جای حزب را بگیرد و بدون آنکه یک تشکیلات سازمان یافته و نیرومند که در سطح استان ها، دانشگاهها و نهادهای مختلف اجتماعی پایگاه و شبکه داشته باشند قوه مجریه را در دست می گیرند. لذا در نهایت روسای جمهور در ایران مجبور می شوند در فقدان یاران حزبی و شرکای سیاسی از کسانی که می شناسند که طبیعی است اعضای خانواده هستند در پُست های مهم و حساس استفاده کنند.»
وی افزود: «البته کارآمدی این افراد، دیگر به شانس و اقبال مردم ایران بستگی دارد. به عنوان مثال آقای حسین مرعشی واقعا یکی از بهترین مدیران اجرایی بعد از انقلاب بودند که در عین حال می توانست یکی از بدترین مدیران هم باشد. یعنی این موضوع به شانس، بخت و اقبال مردم ایران بستگی دارد که نزدیکان روسای جمهور از چه صلاحیت و کارآمدی برخوردار باشند.»
زیباکلام در پاسخ به این سوال که چرا علی رغم وجود این تجربه در ایران که برای تخریب رئیس جمهور نزدیک ترین فرد به وی را مورد اتهام قرار می دهند باز هم روسای جمهور اصرار دارند به نزدیکان خود پست و مقامی بدهند؟، گفت: «دلیلش این است که چاره دیگری ندارند. روسای جمهور به فردی نیاز دارند که هم نزدیک به وی باشد، هم مورد اعتماد وی باشد و هم اسرار رئیس جمهور را فاش نکند.»
وی ادامه داد: «آقای هاشمی باید چکار می کرد؟ آیا باید در روزنامه همشهری آگهی می کرد که به یک رئیس دفتر با این مشخصات نیاز دارد؟! رئیس دفتر رئیس جمهور را که نمی توان با استخدام به کار گماشت. البته در جوامع توسعه یافته احزاب و تشکل های سیاسی کلی نیرو دارند و لذا لازم نیست به طور مثال رئیس جمهور فرانسه خواهرزاده یا برادر خود را به کار بگمارد.»
زیباکلام در پاسخ به این سوال که اتهامات وارده به نزدیکان روسای جمهور در دوره های اخیر تا چه اندازه وجه سیاسی داشته و تا چه اندازه واقعی می تواند باشد؟، گفت: «بخشی از این اتهامات سیاسی است و به همین دلیل شرایط را تا حدودی کدر و تیره می کند.»
وی ادامه داد: «درباره اتهاماتی که به نزدیکان روسای جمهور در دوره های اخیر وارد شده یک نکته وجود دارد: اینکه اگر تخلفی از سوی این افراد صورت گرفته سوال این است که چقدر این تخلف در ایران استثناء بوده است. یعنی اگرچه ممکن است این افراد تخلفی هم مرتکب شده باشند اما سوال این است که چه کسی در ایران چنین تخلفی انجام نداده است. چراکه گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند.»
وی افزود: «به عبارت دیگر ممکن است همه این تخلف را انجام دهند اما با آنها برخورد سیاسی نمی شود اما با نزدیکان روسای جمهور به دلیل آنکه هدف اصلی تخریب رئیس جمهور است این برخورد سیاسی صورت می گیرد و اینجاست که معلوم نمی شود آیا واقعا این نزدیکان روسای جمهور اساسا تخلفی انجام داده اند یا خیر.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «تخلفی که ممکن است نزدیکان روسای جمهور مرتکب شوند قطعا در جوامع توسعه یافته پذیرفته نیست و غیراخلاقی محسوب می شود. اما متاسفانه در جامعه ایران این موضوعات باب است و تبدیل به هنجار شده است.»
وی ادامه داد: «بنده از این تخلفات دفاع نمی کنم اما صحبتم این است که این تخلفات در جامعه وجود دارد. در ایران آبدارچی هم بخواهید بشوید باید از جایی توصیه داشته باشید. این عبارت در ایران کاملا آشناست که افراد به همدیگر عنوان می کنند که مثلا «در شهرداری آشنا نداری؟»، «در آموزش و پرورش آشنا نداری؟» و ... . اما در جوامع توسعه یافته این موضوعات وجود ندارد.»