نامه زیباکلام به مرتضوی
بسمهتعالی
جناب آقای سعید مرتضوی
قاضی و دادستان سابق قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران،
با سلام و تحیات
من همیشه در نامههایم از باب احترام سمت و جایگاه مسئولین را مینویسم؛ اما در مورد جنابعالی دقیقاً نمیدانم چه عنوانی را باید بکار ببرم؟ من همیشه جنابعالی را بهعنوان قاضی مرتضوی معروف میشناختم که بهاندازه موهای سرش روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه تعطیل نموده و نویسندگان آنها را هم روانه زندان نموده. شاید هم حق با شما میبوده و آنها سزاوار محکومیت بودند. بگذریم.
خبر عذرخواهیتان از خانوادههای قربانیان کهریزک را در رسانهها دیدم. برخی آن را خیلی دیر و برخی هم آن را به انگیزه تأثیرگذاری بر تعیین مجازاتتان میدانند. من اما معتقدم که فقط خداوند سبحان از دل مخلوقاتش آگاهی دارد و ایبسا شما واقعاً هم بر این باور رسیدهاید که میتوانستید جلوی اعزام بازداشتشدگان اعتراضات سال۸۸ به بازداشتگاه کهریزک را میگرفتید؛ ایبسا میتوانستید جلوی پرپرشدن سه جگرگوشهای که بهجز شرکت در اعتراضات خیابانی جرم دیگری مرتکب نشده بودند را میگرفتید.
البته فقط تراژدی کهریزک و رفتار مأمورین با بازداشتشدگان نیست که همچنان در پرده ابهام قرار دارد. فیالواقع بسیاری از حوادث و رویدادهای سال۸۸ بعد از گذشت ۷سال همچنان در تاریکیاند؛ و همچون عذرخواهی شما بالاخره روزی روشن خواهند شد. البته دنیا خیلی زیباتر میشد اگر قاضی مرتضویهای آن حوادث، نه بعد از ۷ سال، بلکه درهمان خرداد ۸۸ متوجه میشدند؛ اما و درعینحال هم اگر اینچنین میشد آنوقت ارزش انسانهایی همچون ماهاتما گاندی، محمد مصدق، مهدی بازرگان، آیتالله حسینعلی منتظری یا نلسون ماندلا هیچوقت هویدا نمیشد.
صادق زیباکلام
بیست و دوم شهریورماه یک هزار و سیصد و نودوپنج