نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به نامه عذرخواهی سعید مرتضوی در مورد وقایع بازداشتگاه کهریزک گفت که مرتضوی در این نامه خطای خود را پذیرفته و با به کار بردن عنوان «شهید» برای کشته شدگان کهریزک در واقع معترضان سال 88 را محق دانسته است.
علی مطهری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نامه آقای مرتضوی در مجموع یک کار مثبت بود. در این نامه او خطای خود را پذیرفت و خوب است نامه ای هم در مورد زهرا کاظمی بنویسد و موضوع را روشن کند.
واکنش ها به نامه مرتضوی را در اینجا به خوانید.
گزیده سخنان مطهری را می خوانید:
بسمهتعالی
جناب آقای سعید مرتضوی
قاضی و دادستان سابق قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران،
با سلام و تحیات
من همیشه در نامههایم از باب احترام سمت و جایگاه مسئولین را مینویسم؛ اما در مورد جنابعالی دقیقاً نمیدانم چه عنوانی را باید بکار ببرم؟ من همیشه جنابعالی را بهعنوان قاضی مرتضوی معروف میشناختم که بهاندازه موهای سرش روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه تعطیل نموده و نویسندگان آنها را هم روانه زندان نموده. شاید هم حق با شما میبوده و آنها سزاوار محکومیت بودند. بگذریم.
خبر عذرخواهیتان از خانوادههای قربانیان کهریزک را در رسانهها دیدم. برخی آن را خیلی دیر و برخی هم آن را به انگیزه تأثیرگذاری بر تعیین مجازاتتان میدانند. من اما معتقدم که فقط خداوند سبحان از دل مخلوقاتش آگاهی دارد و ایبسا شما واقعاً هم بر این باور رسیدهاید که میتوانستید جلوی اعزام بازداشتشدگان اعتراضات سال۸۸ به بازداشتگاه کهریزک را میگرفتید؛ ایبسا میتوانستید جلوی پرپرشدن سه جگرگوشهای که بهجز شرکت در اعتراضات خیابانی جرم دیگری مرتکب نشده بودند را میگرفتید.
البته فقط تراژدی کهریزک و رفتار مأمورین با بازداشتشدگان نیست که همچنان در پرده ابهام قرار دارد. فیالواقع بسیاری از حوادث و رویدادهای سال۸۸ بعد از گذشت ۷سال همچنان در تاریکیاند؛ و همچون عذرخواهی شما بالاخره روزی روشن خواهند شد. البته دنیا خیلی زیباتر میشد اگر قاضی مرتضویهای آن حوادث، نه بعد از ۷ سال، بلکه درهمان خرداد ۸۸ متوجه میشدند؛ اما و درعینحال هم اگر اینچنین میشد آنوقت ارزش انسانهایی همچون ماهاتما گاندی، محمد مصدق، مهدی بازرگان، آیتالله حسینعلی منتظری یا نلسون ماندلا هیچوقت هویدا نمیشد.
آمریکا که کدخداست باید دمش را دید
اروپا که پیشرفته است و قوی ، فقط باید به او چشم بگوییم
و امروز کار به جایی رسیده که اگر به ملتمان تجاوز کنند و هزار تا هزار تا از ما بکشند ، و صدایمان در بیاید افتاده ایم در دام طرف مقابل
اگر به اسرائیل بگوییم چه و چه ، داریم در دام آمریکا می افتیم
اگر به ترکیه چیزی بگوییم می گویند روسیه را رها کردید
اگر ....
تنها چیزی که این اصلاح طلبان به آن راضی می شوند ، سکوت مطلق است
تحرکات اخیر در جبهه اصلاحطلبان درباره حمایت از روحانی به چه علت است؟ آیا اصلاحطلبان در حمایت از حسن روحانی دچار تردید شدهاند؟
بله، همان طور که شما فرمودید تحرکاتی در هفته گذشته اتفاق افتاده است. آقای عارف برای نخستین بار انتقادات جدی نیست به آقای روحانی به عمل آوردند و خبرهایی هم درباره دیدار برخی روحانیون با دکتر ظریف منتشرشده است؛ اما هیچ کدام از این تحرکات به این معنی نیست که اصلاحطلبان به گزینه دیگری درانتخابات سال آتی میاندیشند.
اگر گزینه دیگری برای اصلاحطلبان در مقابل روحانی مطرح نیست، علت تحرکات اخیر در جبهه اصلاحطلبان چیست؟ دلیل ابراز ناراحتی ازسوی آقای عارف نسبت به روحانی چیست؟ آقای عارف شخصیت محافظهکاری دارند ولی اینبار به صورت جدی و علنی از آقای روحانی انتقاد کردند و اتفاقا انتقادات خوبی درباره عدم تغییر و تحول در مدیران ارشد پیرامون روحانی داشتهاند. شاید واقعا اصلاحطلبان از روحانی رضایت ندارند.
اصلاحطلبان ممکن است از آقای روحانی در برخی موارد ناراضی باشند و شاید بیشترین انتقاد را خود من از آقای روحانی در سه سال و اندی پیش داشتهام. بنده در همین امسال از برخی انتصابات که باید صورت میگرفت و روحانی از کنار آن گذشت و از برخی انتظارات درباره زندانیهای سیاسی شخصا به آقای روحانی انتقاد داشتهام ولی تا آنجا که من اطلاع دارم هیچ گونه بحثی درباره اینکه اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت نکنند، وجود ندارد.
منظورشما این است که اصلاحطلبان همچنان پشت آقای روحانی هستند؟
بله، بله؛ وما همچنان تمام قد پشت روحانی هستیم و هیچ تردیدی در ما وجود ندارد.
اگر قرار است از روحانی حمایت کنید، به چه علت از دولت انتقاد میکنید؟
ببینید! گفتن اینکه ما تمام قد پشت روحانی هستیم، اعلام اینکه ما بعد از سه سال و نیم از روحانی حمایت میکنیم، به معنی این نیست که از ایشان رضایت داریم و اتفاقا انتقادهای زیادی به دولت آقای روحانی و شخص رئیسجمهور وارد میکنیم و این انتقاد از دولت را صرفا به عنوان انتقاد مطرح نمیکنیم. اگر انتقاداتی از روحانی از سوی اصلاحطلبان صورت میگیرد، این انتقادات با توجه به محدودیتهای کشور به آقای روحانی است.
ولی این محدودیتها ومعذوریتها را رئیسجمهورهای دیگر هم داشتهاند. احمدینژاد هم از قدرت کامل برخوردار نبود؟
محدودیتهای آقای احمدینژاد با محدودیتهای آقای روحانی متفاوت است. شما چطور حمایتی که مراکز اصلی قدرت از آقایاحمدینژاد انجام میدادند را با نوع نگرش مراکز قدرت در حمایت از روحانی مقایسه میکنید. احمدینژاد بعد از قهر ۱۱ روزه، حمایت از دولت خود را از دست داد. ضمن اینکه خیلی از اصولگرایان حتی بعد از خانهنشینی ۱۱ روزه احمدینژاد همچنان از احمدینژاد حمایت میکردند و امروز هم از وی حمایت میکنند. لذا حمایت مراکز قدرت از احمدینژاد با حمایت از روحانی کاملا متفاوت بود. از همان روز اول اصولگرایان ساز مخالف با روحانی را کوک کردند و تا به امروز هم شاهد هستیم که چگونه با وی از سوی اصولگرایان مخالفت میشود؛ بنابراین هرگونه انتقاد ما به روحانی با توجه به محدودیتهای دولت و توانمندیهای اجرایی مدیران روحانی است اما به هیچوجه مساله به این شکل نیست که اصلاحطلبان به دنبال گزینه دیگری در انتخابات ۹۶ باشند.
این نظر شخصی شماست یا اینکه با یک جمعبندی به این نکات رسیدهاید؟
نه، این حدس و گمان و تحلیل نیست. بههیچوجه شخص دیگری برای اصلاحطلبان مطرح نیست مگر اینکه...
مگر اینکه چه؟
مگر اینکه آقای روحانی بنا به دلایلی خود علاقهای به ایستادگی نداشته باشند یا اینکه مانند آیتا... هاشمی رد صلاحیت شوند. در این شرایط باید دید رهبری اصلاحات چه تصمیمی خواهند گرفت، بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی هم خود حاج آقا و هم سایر رهبران اصلاحطلب به هیچوجه نمیگفتند که ما از انتخابات کنارهگیری میکنیم. اتفاقا یکی از امیدهای اصولگرایان این بود که با رد صلاحیت حاجآقا اصلاحطلبان اعلام کنند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد، تا اصولگرایان ازخداخواسته با حداقل آرا بتوانند رئیسجمهور بعدی را تعیین کنند. اما آیتا... هاشمی اجازه ندادند که اصلاحطلبان در چنین دام و تلهای که اصولگرایان برای آنها طراحی کرده بودند بیفتند؛ ودر ساعتی که وی رد صلاحیت شدند بلافاصله اعلام کردند که با تمام وجود در انتخابات شرکت خواهند کرد و پشت آقای روحانی خواهند ایستاد. در حال حاضر هم همین طور باید دید به فرض رد صلاحیت روحانی، رهبری اصلاحات چه تصمیمی خواهند گرفت.
یعنی شما احتمال رد صلاحیت آقای روحانی را میدهید؟
امیدوار هستم این اتفاق نیفتد. شاید تنها راهی که اصولگرایان میتوانند جلوی آقای روحانی را بگیرند، این است که آرزو کنند وی رد صلاحیت شود و طبق معمول اعلام کنند که دلایلی برای رد صلاحیت آقای روحانی وجود دارد. ممکن است اصولگرایان مخالف روحانی بگویند ما میگوییم ایشان صلاحیت این پست را ندارند نه اینکه صلاحیت ندارد! هرچند احتمال رد صلاحیت ایشان ضعیف است ولی درباره آقای هاشمی هم کسی این تصور را نمیکرد که وی رد صلاحیت شود که شدند. چون این مسالهای نیست که بهسادگی از آن عبور شود، اما اگر آقای روحانی تایید صلاحیت شد و تمایل داشت در دور دوم ایستادگی کند، آنگاه خیلی علنی اعلام میکنیم که نه آقای ظریف و نه آقای عارف و نه هیچ شخص دیگری نامزد اصلاحطلبان نیست و ما پشت روحانی خواهیم ایستاد.
پس انتقادات آقای دکترعارف درباره حداقل انتظار از دولت چیست؟
زمانی ممکن است تغییری در کابینه اعمال شود، به صرف اینکه اعلام کنید تغییر انجام شده است. من اعتقادی به چنین تغییری ندارم که آقای روحانی وزیر ورزش و جوانان، نوبخت و نعمتزاده را عوض کنند. من حقیقتا به چنین تغییراتی که صرفا به مردم اعلام شود که آقای روحانی دست به تغییرات زدهاند، اعتقادی ندارم.
یعنی شما ضرورتی برای تغییر نمیبینید؟
من هیچ ارتباطی بین انتخابات و تغییر دردولت نمیبینم و اعتقاد دارم که اگر این وزیر یا آن وزیر باید تغییر پیدا کنند چون کارایی ندارند و مدیریت ضعیفی داشتهاند، ربطی به انتخابات ندارد. فرض کنیم اصلاحطلبان در انتخابات اخیر پیروز نشده بودند، این بدان معناست که اگر مدیری ناتوان است آقای روحانی همچنان او را نگاه دارد.
نه مقصود آقای دکتر عارف این بود که با توجه به تغییری که در مجلس به وجود آمده و حمایت از آقای روحانی بیش از گذشته شده، انتظار تغییر به وجود آمده است. به چه علت رئیسجمهور دست به تغییرات نمیزنند؟
نه، من خیلی با آقای عارف همراه نیستم و اعتقاد دارم اگر قرار است وزیری تغییر کند باید دغدغه آقای روحانی مشخص باشد. اگر حقیقت این مطلب را بخواهید، به اعتقاد من جز چند وزیر یعنی ظریف، زنگنه، رحمانی فضلی، آخوندی و طیب نیا بقیه وزرای دولت در یک سطح هستند. من هیچ تفاوت بنیادین بین وزیر علوم با سایر وزرا نمیبینم. اگر قرار است این وزرا تغییر یابند آنگاه سایر وزرا هم باید تغییر کنند. چون من اعتقاد دارم جز چند نفر نامبردهشده تمامی وزرا در یک سطح هستند. اگر علی جنتی را کنار بگذاریم، نوبخت با کناری چه قدر فاصله خواهد داشت؟ من نگاهی اینچنینی به ترکیب دولت آقای روحانی دارم و معتقد هستم از نظر اجرایی تفاوتی میان روحانی، جنتی، ربیعی، سیف و قاضیزاده هاشمی وجود ندارد. اگر قرار است معدل بگیریم که کسانی که زیر ده یا پانزده از نظر اجرایی نمره دریافت میکنند را کنار بگذاریم، آنگاه اکثریت کابینه را باید کنار گذاشت. به همین علت است که من با آقای عارف اختلاف نظر دارم. من اعتقاد دارم که تغییر به صرف تغییر نباید باشد. بلکه تغییر باید دلایل منطقی داشته باشد.
یعنی شما نمره قبولی به کابینه آقای روحانی میدهید؟
من کجا گفتم که نمره قبولی میدهم. تمام استدلال من این است که وقتی شما میخواهید چند نفر از وزرا را تغییر دهید باید دلایل و استدلال شما برای تغییر کابینه درست باشد و چرا فقط آن وزیر را کنار بگذاریم، چون همه وزرا در یک سطح هستند. اگر قرار است همه را کنار بگذارم آنگاه کابینه روحانی جدید خواهد شد. این در صورتی است که آقای عارف اعلام کردهاند که تنها باید تغییراتی همین طور به وجود آید. مشکل دیگر اینکه آقای احمدینژاد زمانی که رئیسجمهور شدند پشت تراکتور نشستند و از مدیران ارشد تا آبدارچی را تغییر دادند. یعنی هرکسی که در دوران اصلاحات پستی داشت، آقای احمدینژاد به صرف همین مورد آن شخص را کنار گذاشتند. حال سوال از آقای عارف این است که آیا آقای احمدینژاد شیوه درستی را اجرا کردند. اینکه یک مقام اجرایی را به صرف مدیریت وی در دولت احمدینژاد کنار بزنیم، اشتباه است و من بهشدت با این نگرش فکری مخالف هستم. من اعتقاد دارم اگر قرار است استاندار احمدینژاد را به صرف مدیریتش در آن دوران تغییر دهیم، رویکرد درستی نیست و نباید خطای احمدینژاد و اصولگرایان را تکرار کنیم و به منافع ملی ضربه بزنیم. اگر مدیری را آقای روحانی قرار است تغییر دهند باید بر اساس عملکرد نامطلوب، وی را تغییر دهند و تا آنجا که من میدانم نه اصلاحطلبان و نه اعتدالیون و میانه روها هیچ گونه بررسی در این مورد انجام ندادهاند. اینکه به صورت فلهای اعلام شود که در سطح استانها باید تغییرات صورت بگیرد، روش احمدینژاد است. من اعتقاد دارم اگر ده سال هم طول بکشد باید مدیریت مدیران را در نظر بگیریم. به این معنا که آقای روحانی باید یک جمع ۵ تا ۱۰ نفره را که تصمیمگیری جهتدار ندارند، مامور کنند که عملکرد مدیران استانهای مختلف را بررسی کنند و اگر یک مدیری ازنظر اجرایی خوب کار میکند و با تجربه و موفق است، چرا باید به صرف مدیریت وی در زمان احمدینژاد وی را کنار بگذاریم.
ولی آقای احمدینژاد همین کار را کرد
تمام حرف من همین است. مگر آقای احمدینژاد معلم اخلاق اصلاحطلبان است؟ ما نباید کارهای اشتباه احمدینژاد را تکرار کنیم. اگرآقای احمدینژاد یک مدیر موفق و استاندار موفقی را کنار گذاشتند، روحانی هم باید همین کار را بکند؟ بسیاری از مدیرانی که در زمان احمدینژاد کنار گذاشته شدند، مدیران بدی نبودند ولی چون زمان دو دولت قبل سمت داشتند، باید کنار گذاشته میشدند. این سیاست ضربه به مملکت است. ما باید مدیر توانمند خود را نگاه داریم حتی اگر عکس احمدینژاد را بالای سرخود نصب کند و بگوید من احمدینژادی هستم ولی اگر او مدیر موفقی است، باید از وی استفاده کرد.
نظرشما درباره خبر حمایت برخی از روحانیون از ظریف برای کاندیداتوری چیست؟
من دقیقا از کم و کیف این مساله خبر ندارم ولی از نظر من صورت مساله روشن است و ۱۹ میلیونی هم که به آقای روحانی رای دادند از جامعه مدرسین حوزه و روحانیت مبارز حرف شنوی ندارند؛ بنابراین اینکه جامعه مدرسین از ظریف حمایت کنند، بعید است وی چندان رای بیاورد. زیرا بدنه اجتماعی روحانی از جامعه روحانیت خیلی حرف شنوی ندارند؛ و اینکه جامعه روحانیت مبارز و سایر جوامع از روحانی یا عارف یا ظریف حمایت کنند چندان بازی را تغییر نخواهد داد.
پس شما اعتقاد دارید گزینه اصلاحطلبان تنها روحانی خواهد بود؟
بله، من معتقدم تنها گزینه اصلاحطلبان روحانی است و ما تمام قد از روحانی حمایت خواهیم کرد.
تا سال ها این گروه برای بررسی مبحث پولشویی بود
ولی در یازدهم سپتامبر ، بحث برخورد با تامین مالی تروریسم نیز به آن افزوده شد
اما سوالها :
1- چرا در تمام این سال های قبل از یازدهم سپتامبر این موضوع مطرح نشد؟ چرا با تمام عملیات های تروریستی در ایران این مبحث مطرح نشد؟
2- در ابتدا صرفا موضوع های برخورد با پولشویی و مباحث مالی مطرح بود که همان 50 تا پیشنهاد است . اما بعدا موضوع تروریست هم به آن اضافه شد. خب چرا بحث های اعتیاد و بحث های فرهنگی را هم پوشش نداد . تروریست چه ربطی دارد به سلامت فرآیندهای مالی ؟
چرا یک کمیته تخصصی را با سوء استفاده و پروپاگاندا تبدیل کردند به یک کمیته سیاسی ؟
سوال سوم از مسئولان خودمان :
شما می گویید که این کمیته تعیین مصادیق تروریست را به خودمان سپرده . این درحالی است که ما خودمان جزو تروریست طبقه بندی می شویم.
داشتند کمی شفاف سازی می کردند که روحانی سخنرانی کرد و گفت که با دخالت در زندگی مردم مخالف است
با سرک کشی مخالف است
چرا مردم مخالف باشند ؟ مگر مال زیاد یا بادآورده ای دارند؟ مگر دزدی کرده اند
شما ها مخالفید که کاخ هایتان رو می شود ، ما که از خدامان است زندگیمان را بررسی کنند تا مجبور شوند تا بهمان برسند
وای بر دروغ هایتان